پسر نوح، به قلم دانشجوی خوش ذوق دانشگاه قم منتشر شد
پسر نوح، اولین کتاب سارا بهرامی راد دانشجوی جوان و خوش ذوق دانشگاه قم است که به بهانهی انتشار کتاب و آغاز مسیر حرفهای نویسنده، با او به گفتگو پرداختیم.

سارا بهرامی راد دانشجوی مقطع کارشناسی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه قم در گفتگو با واحد خبر روابط عمومی دانشگاه قم نقطه آغاز مسیر نوشتنش را دوران ابتدایی دانسته و عنوان کرد: پس از این که خواندن و نوشتن را یاد گرفتم، پی بردم که میتوانم فراتر از تکالیف مدرسه دست به قلم شوم و مطالب دیگری بنویسم. داستان، متنهای مناسبتی، سفرنامه و حتی گاهی مطالبی شبیه به مقاله؛ بدون اینکه بدانم مقاله و اصول نگارش آن چیست، از جمله نگارشات من در آن دوران بود. هرچند که نمیشد جدیتی برای هیچ یک از آنها قائل شد، اما بهانه خوبی بود برای اینکه بتوانم به اطرافیانم ثابت کنم که زندگی بدون قلم و کاغذ برایم امکان پذیر نیست.
وی افزود: اولین نوشتههای جدی من توسط نشریه «دچارنامه» به همت انجمن علمی زبان و ادبیات فارسی پردیس خواهران به چاپ رسید و تقریبا در همان بازهی زمانی بود که من در حال نگارش «پسر نوح» بودم. از همان دوران دبستان برای همه عجیب بود که چرا سایر کودکان از دفتر و کتاب هستند اما من همیشه به دنبال فرصتی برای نوشتن میگشتم. و نکته جالب اینجاست که زمان امتحانات پایانترم، به جای تلفن همراه و اسباببازی و فیلم و سریال، دفترهای داستان من توسط خانواده توقیف میشد که مبادا به درس و نمراتم لطمهای وارد شود.
این دانشجوی فرهیخته ادامه داد: من همیشه دوست داشتم عمر عقایدم از عمر خودم بیشتر باشد. یعنی چیزهایی از من باقی بماند که سالها بعد از مرگ هم آدمها همچنان صدای نفسهایش را بشنوند. و حتی اگر روزی یک خط از نوشتههای من نیز بتواند قسمت کوچکی از جامعه را اصلاح کرده و بر آن تاثیر بگذارد، به آن چیزی که میخواستم رسیدهام.
بهرامی راد اضافه کرد: من تازه در ابتدای مسیر هستم، شاید هم کمی عقبتر از ابتدا. ولی تا اینجای کار میتوانم از افراد مطلعی که کلاسها، کتابها و مسابقههای مختلف را به من معرفی کردند، آدمهایی که برای اولین بار به من قوت قلب دادند که من میتوانم روزی نویسنده خوبی باشم و همچنین خانواده و اساتیدم یاد کنم که تمام تلاش خود را کردند تا قلم از دستان من بر زمین نیوفتد.
وی افزود: اگر بخواهم صرفا به دنبال علاقهام بروم، باید به قالب رمان، داستانبلند و ژانر تاریخی بپردازم؛ ولی اکثر قالبها و ژانرها برایم جذابیتهای خاصی دارند که دوست دارم آنها را نیز امتحان کنم. این کتاب معرف قلم من پیش از آشنایی تخصصی با مباحث داستانی در محیط دانشگاهی است؛ اما باور دارم که توانسته است حرفش را بزند. یعنی تمامقد ایستاده و از چیزی که به آن باور داشته دفاع کرده است. اگر از من بپرسند موضوع این داستان چیست؟ میگویم فرار مغزها؛ البته نه فقط به معنای مهاجرت. من در این داستان با کاغذ و قلمم مرور کردم که اگر جوانی در این اجتماع، از نظر علمی یک سر و گردن از سایرین بالاتر باشد، چه مسیری را طی خواهد کرد و در این مسیر ممکن است چه اتفاقاتی پیش رویش قرار بگیرد. در واقع این کتاب روایت زخمهای ایرانِ نخبه است.
این دانشجوی خوش ذوق توضیح داد: «پسر نوح» در زمین مسابقه متولد شد و موضوعاتی که آن مسابقه در اختیار ما قرار داده بود شاید اولین جرقه برای نوشتنش شد. این نخستین کتاب من است که با حمایت بیدریغ نشر صاد به چاپ رسید. و من به نوبه خود از زحمات مجموعه نشر صاد و خودنویس برای برگزاری این مسابقه، آموزش و حمایت همهجانبه از نویسندههای نوقلم تشکر میکنم. چرا که نویسندگان زیادی به واسطهی این رویداد ادبی به جامعه معرفی خواهند شد.
بهرامی راد افزود: علت نامگذاری «پسر نوح»، طغیان قهرمان داستان علیه پدرش و جامعهای بود که امثال پدرش ساخته بودند. من فکر کردم شاید برای شکستن هنجارهایی که موردنظرم بود باید از خودم و انتخاب اسم داستانم شروع کنم و قهرمانم را با نام یک ضدقهرمانِ مشهور تاریخی معرفی کنم.
وی در پایان بیان کرد: من در جایگاه توصیه کردن نیستم اما تجربه شخصی خودم ثابت کرده که ما اگر روزی احساس کنیم تنها رسالتمان در این جهان قلم به دست گرفتن است، راهی نداریم جز اینکه تا میتوانیم بخوانیم و بنویسیم و در بطن فضای ادبی جامعه نفوذ کنیم. ادبیات به خودی خود یک مسیر طولانی و مستقل است که هرگز نمیتواند در حاشیه قرار بگیرد و در عین حال موفقیتی بزرگ را رقم بزند.
علاقهمندان میتوانند جهت دریافت نسخه چاپی و الکترونیک کتاب «اینجا» کلیک کنند.
نظر دهید